ناپختگي سياسي فرقان در تحليل هاي سياسي آنان تأثير شگرفي داشت ، توهم حمايت اروپا از انقلاب اسلامي ايران در سراسر تحليل هاي فرقان به چشم مي خورد :
" اروپا طبق تجربيات زيادي كه در طول قرن ها استعمار ايران كسب كرده ، به خوبي دريافته كه بايد ضمن تأكيد بر روي وجود رژيم طرفدار غرب در ايران از آخونديسم هم به عنوان عاملي كه بقا و دوام رژيمي اينگونه را تضمين مي كند ، حمايت نمايد . " (1)
اجازه فعاليت سياسي به امام خميني از سوي دولت فرانسه در مهر ماه 57 تا 12 بهمن همان سال ، موجب استحكام يك تفكر غلط در اذهان سردمداران فرقان شده بود . آنها با تحريف و ناديده گرفتن اين اصل كه رژيم شاه خود بسيار مايل بود تا امام در فرانسه سكونت داشته باشد ، زيرا از كشورهاي اسلامي و مردم مسلمان دور مي ماند ، به اين نتيجه واهي رسيده بودند كه دولت فرانسه از امام حمايت كرده است :
" آخونديسم در اجراي سياست اتحاد با دولت هاي استعماري به خصوص فرانسه استعمارگر بود ." (2)
بدون توجه به اهميت و ماهيت كنفرانس گوادلوپ كه در حساس ترين مقطع انقلاب برگزار شد ، ناشيانه از رو دست خوردن آمريكا و سيا توسط كشورهاي اروپايي حرف مي زند :
" انگليسي ها به تلافي سقوط هويدا در ايران و فرانسوي ها به تلاقي سقوط بوتو در پاكستان ، زمينه سقوط شاه خائن را فراهم آوردند و بدين ترتيب آمريكايي ها را خلع سلاح كردند و سازمان جاسوسي سيا را در محاصره قرار دادند ." (3)
فرقاني ها حتي نمي دانستند كه سلطه بدون رقيب آمريكايي ها در ايران از 25 سال پيش آغاز شده بود و در سال 1357 نقطه اوج هژموني مطلق آمريكايي ها در ايران بود . فضاي باز سياسي و كاهش سلطه پليسي به درخواست آمريكايي ها و مراحل اجراي آن نيز با مديريت آنها پيش مي رفت . آمريكايي ها آن قدر هوشيار و مقتدر بودند كه بتوانند در مقابل ترفندهاي انگليس و فرانسه از حق تسلط خود بر ايران دفاع نمايند .
آنچه فرقاني ها در تحليل وقايع ، همچون ديگر گروه هاي ضد انقلاب داخلي و شخصيت هاي خارجي دچار اشتباه مي شدند، ظهور يك انقلاب الهي و مردمي بود كه هر گونه وابستگي ها را نفي مي كرد . حضور يكپارچه توده هاي مسلمان در انقلاب ايران ، يك انقلاب اسلامي بزرگ و حمايت همه ملت ايران از آن يك انقلاب مردمي پديد آورد كه فرقاني هاي كم ظرفيت قادر به شناسايي آن نبودند :
" به هر حال اكنون ديكتاتوري آخونديسم به كمك ديكتاتوري سياست جهاني همان طور كه از قبل هم پيش بيني مي شد ، ديكتاتوري حاكم را به ظاهر سرنگون كرده و خود بر خر مراد سوار شده است ، بدون اين كه خود ماهيت مردمي و توحيدي داشته باشد ." (4)
رفراندوم جمهوري اسلامي و تشكيل نظام :
گروه منحرف فرقان به مناسبت رفراندوم جمهوري اسلامي ، يك شماره فوق العاده انتشار داد تا به زعم خود دست به روشنگري بزند . فرقان و ساير گروه هاي بزرگتر و با نفوذتر از او نتوانستند خللي در عزم مردم در استقرار جمهوري اسلامي وارد آورند . مردم با 2/98 درصد رأي آري به جمهوري اسلامي پاسخ مناسبي به منحرفان دادند .
فرقان به تقليد از گروه هاي ماركسيستي ، به عمده كردن بحران هاي سياسي در مناطق مختلف كشور مي پرداخت تا شايد از اين طريق به تحريك احساسات مردم اقدام كند . فرقان در شماره فوق العاده خود مي نويسد :
" در همان حال كه مردم كردستان ايران در عزاي قربانيان آخونديسم و باندهاي قدرت طلب ديگر جامعه نشسته اند ، در همان حال كه مردم اسير و درمانده تركمن صحرا براي احقاق حقوق خود به مبارزه با ارتش مزدور و آخوند زده هاي خائن پرداخته اند و در همان حال كه در بلوچستان ايران آخونديسم به توطئه و خيانت براي تخريب و فريب و سركوب مشغول است و بالاخره در اوضاع نابسامان ايران ، استعمار جهاني به كمك عامل اجراي سياست هاي خود در ايران بازي رأي گيري را به راه مي اندازد تا همانگونه كه در هفتاد و چند سال قبل با تحكيم پايه هاي مشروطه اسلامي به قيمت سركوبي و قرباني شدن روشنفكران متعهد و توده هاي ناآگاه مردم ما به اسارت چندين ساله رفتند ... " (5)
قلم فرسايي فرقاني ها در تحريف وقايع تاريخي ، حتي چهره همان روشنفكراني را كه او از آنها نام مي برد ، سفيد كرده است . حداقل آنها در كتب تاريخي خود به قرباني شدن روحانيوني چون : شيخ فضل الله نوري و آيت الله سيد محمد طباطبايي اشاره كرده اند . (6)
معلوم نيست كه منحرفان فرقاني پس از رأي قاطع مردم رشيد و آگاه ايران به جمهوري اسلامي چه حالي داشتند ؟ آنها در مقابل انتخاب مردم يعني جمهوري اسلامي كه كاملاً آزادانه بدان رأي دادند ، (7) نامناسب ترين واژه ها را به كار بردند تا شايد توجهي به آنها شود . در حالي كه به يقين مخاطبان واقعي نوشته هاي فرقان از چند عضو بي تجربه و كادر كينه توز فرقاني تجاوز نمي كرد :
" اين بار هم با بناي جمهوري اسلامي ديگر بار شاهد احياي همه نمودهاي پليدي و زشتي و از همه مهمتر تحكيم پايه هاي ديكتاتوري و استبداد قرون وسطايي در جامعه باشيم .."
چند نفر كه از اسلام فقط نامي شنيده بودند و اكبر گودرزي به عنوان رهبر گروه كه نازل ترين مدرك تحصيلي علوم ديني را كسب كرده بود خود را تماميت اسلام مي دانستند . آنها در مقابل شخصيتي چون امام خميني و ديگر مراجع تقليد بزرگ شیعه ، كه بر جمهوري اسلامي مهر تأييد زدند ، ناشيانه و به دور از هرگونه چارچوب علمي ، با جمهوري اسلامي و رفراندوم آن مخالفت ورزيدند :
" آخونديسم خيانت پيشه بر اساس ديكتاتوري مذهبي ، بافته هاي خود و نوشته خويش يعني جمهوري اسلامي را به نام خدا ارائه داده و با به راه انداختن رفراندوم انقلابي ، آن هم در محيطي آكنده از خفقان و تخدير و توهين و اتهام و سركوبي و خيانت مي گويد : هر كس بگويد جمهوري اسلامي آري ، يعني اسلام آري و هر كس بگويد جمهوري اسلامي نه ، يعني اسلام نه ." (8)
فرقان در تحليل خود براي جمهوري اسلامي افقي را پيش بيني مي كند كه امروز با گذشت سال ها از اين خود بزرگ بيني ها در مي يابيم كه اين سرنوشت پيش بيني شده عملاً دچار خود آنها شد نه جمهوري اسلامي :
" ترديدي نيست كه آخونديسم بر اساس مفاهيم ژرف آيه مورد بحث (9) در عين خيانت به توده ها و به ويل و واي كشاندن جامعه و در عين دشمني با خداوند ، گور خود را به دست خويش كنده است و دير يا زود ناله هاي عاجزانه و واويلايي اش بلند خواهد شد ." (10)
به طور كلي گروه فرقان به دليل قرائت نادرست از اسلام نمي توانست ديدگاه مثبتي درباره نظام نوپاي اسلامي داشته باشد . فرقان به دليل تأثير از ايدئولوژي بدبينانه و ناقص خويش ، نظام جمهوري اسلامي را رژيم كودتا مي دانست . در حالي كه اين ارزيابي هيچگونه دليل علمي و منطقي نداشت و فرقان از فهم حضور 2/98 درصد از مردم در پاي صندوق هاي رأي به نظام اسلامي عاجز بود .
اكبر گودرزي در مورد نظام جمهوري اسلامي مي گويد :
" ما در عين آن كه به ايثار و گذشت مردم و جنبش هاي قبلي احترام مي گذاريم و آن را بزرگترين افتخار تاريخ و جامعه خويش تلقي مي كنيم ، ولي معتقد به انحراف جنبش از مسير راستين خود هستيم ، بنابراين اگر از ديد مردم و آن كساني كه از ساليان دراز در نابودي رژيم ضد مردمي و طاغوتي قبلي بودند به مسئله بنگريد ، انقلاب را طالب بوده اند ، ولي اگر در رابطه با آنچه اكنون مطرح شده و هيئت حاكمه اي كه اكنون مسلط است بنگريم ، حالت كودتا به خود مي گيرد ." (11)
حال اين كه كدام يك از زواياي شكل گيري نظام جمهوري اسلامي با قواعد كودتا و نظام كودتايي مطابقت دارد از معماهايي است كه فرقان خود مطرح كرد و هرگز نتوانست به آن پاسخ دهد . فرقان در ادامه مي افزايد :
" اكنون ما با ايمان راسخ و قاطعيت انقلابي جهت احياي مجدد موضع گيري ها و تحليل هاي به حق مان از چگونگي به حاكميت رسيدن نظام حاكم و اثبات اين حقيقت كه رژيم ديكتاتوري آخونديسم يك رژيم كودتايي است و نه تنها در ادامه طبيعي سير مبارزات راستين خلق ما و بر اساس مبارزات خستگي ناپذير مجاهدين تشيع و انقلابگران توحيدي و به صورت ثمره و تبلور آنها به حاكميت نرسيده ، بلكه عظيم ترين خيانت ها و بزرگترين انحراف ها را در حركت توحيدي خلق مسلمان ايران و حتي منطقه ايجاد نموده و خود به عنوان يك زائده براي اسلام و انديشه توحيدي و يك سد در راه اوج گيري مبارزات توحيدي محسوب مي شود ." (12)
نظام جمهوري اسلامي با ساقط كردن رژيم پهلوي به عنوان متحد استراتژيك ايالات متحده در منطقه و قطع تمام دست هاي مداخله گر در مسائل داخلي ايران و برپايي يك نظام اسلامي الگو براي مسلمانان منطقه ، به بزرگترين مانع در برابر قدرت هاي منطقه اي و فرا منطقه اي تبديل شد ، اما اين فرآيند كاملاً آشكار و بديهي در ديدگاه هاي سياسي منحرفان فرقاني وارونه تحليل مي شد .
پی نوشت:
1. همان ، شماره 12 ، بهمن 57 ، ص 9
2. همان ، ص 11
3. همان ، شماره 13 ، ص 7
4. نشريه فرقان ، شماره 13 ، ص 10
5. نشريه فرقان ، شماره فوق العاده ، فروردين 58
6. همان
7. اولين انتخابات در نظام جمهوري اسلامي ايران با شكوه هر چه تمامتر فقط با گذشت كمتر از دو ماه از پيروزي انقلاب اسلامي در 10 و 11 فروردين برگزار شد كه مردم ايران با 2/98 درصد رأي مثبت به اين نظام آن را مستقر كردند . امام خميني در 12 فروردين ضمن پيامي اين روز را به عنوان روز رسمي استقرار نظام اسلامي از ايام الله معرفي كردند .
8. نشريه فرقان ، شماره فوق العاده ، فروردين 58
9. فرقان با درجه آيه شريفه 79 از سوره بقره ، نشريه فوق العاده خود را آغاز كرده است : پس واي بر آنان كه كتاب را به دست شان مي نويسند ، سپس مي گويند اين از نزد خداست تا به كمك آن بهاي اندكي را به دست آورند ، پس واي بر آنان از آنچه دست هايشان نوشته است و واي بر آنان از آنچه كه به دست مي آورند .
10. فرقان ، شماره فوق العاده ، فروردين 58 ، ص 57
11. جزوه رهروان فرقان ، 22 بهمن 1359 ، ص اول
12. همان ، ص 2
گروه فرقان (22)
